Victoria Grace

دوک هی، بهترین جراح مغز و اعصاب جهان، شاگردی نابغه به نام سه اوک داشت اما او را از اتاق عمل خود اخراج کرد. سه اوک که زمانی پزشک درخشانی بود، اکنون در یک اتاق عمل غیرقانونی کار می‌کند. سرنوشت باعث می‌شود این دو دوباره با هم روبه‌رو شوند و در این تقابل، هر دو رشد کنند. در این میان، هیون هو، متخصص بیهوشی که به سه اوک اهمیت می‌دهد، و یونگ جو، که همیشه کنارش است، نیز حضور دارند.

77 اینفلوئنسر کره جنوبی در این برنامه بدون فیلمنامه با یکدیگر رقابت می کنند تا مشخص کنند چه کسی بیشترین تأثیر را بر رسانه های اجتماعی دارد…

داستان انگل هایی که از فضا به زمین آمده اند. آنها به عنوان میزبان خود، وارد بدن انسان می شوند و همچنین انسان های دیگر را می کشند. در این میان جونگ سو این توسط یک انگل آلوده می شود، اما انگل نمی تواند مغز او را تسخیر کند…

سریال دوز روزانه آفتاب در مورد یک پرستار مهربان و خوش قلب به نام جونگ دا یون (با بازی پارک بو یونگ) است که در بخش اعصاب و روان یک بیمارستان کار میکند. در این میان جونگ دا یون با وجود چالش‌ های فراوانی که بر سر راهش قرار دارد ، تلاش میکند تا برای بیمارانی که تحت مراقبت او هستند ، مانند نور آفتاب دلگرم‌ کننده باشد و …

یک نوجوان به گروهی از افسران جوان می‌پیوندد که انتخاب شده‌اند با گروهی از ربات‌های مکانیکی که از فضا آمده‌اند ارتباط برقرار کرده و به کمک آن‌ها از زمین در برابر مهاجمان بیگانه دفاع کنند اما…

زمانی که اعضای لیگ عدالت به طور مرموزی ناپدید می‌شوند، اسکوبی دو و اعضای گروهش با کریپتو، سگ سوپرمن، متحد شده تا این معما را حل کرده و قهرمانان را نجات دهند اما…

“سو آری” تلاش می کند تا با انجام کارهای متمایز و جسورانه در شبکه های اجتماعی به شهرت و ثروت برسد. در حالیکه او از زندگی جدیدش لذت می برد، با جنبه های زشت و روی دیگر سلبریتی بودن نیز روبرو می شود…

انیمیشن پسر میمونی داستان ماجراهای نوجوانی به نام ام کی را دنبال میکند که وظیفه دارد جهان را از شر دشمنان نجات داده و ….

این سریال درباره افرادی است که سرنوشت آنها به خاطر “هوانهونسول” (بازگشت روح مرده به فرد زنده) به هم گره خورده است. جانگ ووک که از خانواده ای نجیب است به طور اتفاقی با مو دوک یی آشنا می شود. مو دوک یک جنگجور ماهر است که روحش در بدنی ضعیف گرفتار شده. او خدمتکار جانگ ووک میشود اما مخفیانه مهارت های رزمی را به او یاد می دهد…

نا هی دو عضو تیم شمشیربازی دبیرستان است. به دلیل بحران مالی کره، تیم دبیرستان منحل می شود؛ او با پشت سر گذاشتن تمام سختی ها به عضویت تیم ملی شمشیربازی در می آید. از طرفی بحران مالی کره باعث ورشکستگی کسب و کار پدر بک یی جین می شود. او مجبور می شود در کنار تحصیل، کار های پاره وقت انجام دهد؛ او بعدا گزارشگر ورزشی یک شبکه می شود…

ها دونگ سو بخشی از نژاد انسانی جدید به نام “اتصال” است که هرگز نمی میرند. یک شب، ها دونگ سو توسط گروهی از قاچاقچیان اعضای بدن انسان ربوده می شود و چشمش را جدا می کنند. او به زودی متوجه می شود که چشمش به یک قاتل پیوند زده شده. ها دونگ سو اکنون می تواند آنچه را که قاتل سریالی می بیند، ببیند. او قاتل را تعقیب می کند تا از قتل هایش جلوگیری کند…

هفده سال پیش، عموی تاکافومی به کما میره اما الان دوباره به هوش اومده مثل کسی که از گور دوباره برخاسته. به زودی تاکافومی متوجه دو چیز عجیب میشه؛ این که عموش بازی های کامپیوتری رو بسیار دوست داره و مورد دوم این که با وجود این که عموش توی کما بوده، اون مثل یه نگهبان قهرمان به یه دنیای دیگه منتقل شده! حالا نه تنها تاکافومی باید با عموش که حالا به نوعی یه موجود جادویی هست هم اتاقی بشه، بلکه باید کاری کنه که

ملکه عنکبوتی با یک شرور مرموز متحد می‌شود تا مصنوعات قدرتمندی را جمع آوری کند تا بتواند بچه میمون و معلم افسانه‌ای او، کینگ میمون را شکست دهد.

این سریال داستان خانواده ای را نشان می دهد که به دلیل مشکلات مالی و سایر اختلافات در آستانه فروپاشی قرار دارد؛ تا اینکه با پیدا شدن یک ماشین حاوی مقدار زیادی پول و درگیری آنها با یک باند مواد مخدر، اوضاع را تغییر می دهد…

یک پسر نوجوان و خواهر کوچکترش با استفاده از یک سلاح غول پیکر موبایل معروف به Jaeger به دنبال والدین خود هستند…

هان سون وو یک عکاس تازه کار است که زیاد صحبت نمی کند، اما مردی مهربان و خونگرم است. از طرفی لی یون سو یک ترانه سرا است. این دو نفر 20 سال است که دوستان صمیمی یکدیگر هستند. بنا به یک دلیل، هان سون وو و لی یون سو شروع به زندگی مشترک در یک خانه برای 2 هفته می کنند…

در سال 1997 یک روح مرموز به عنوان ناجی بشریت عمل میکند و پس از آن ناپدید می شود. بعد از گذشت 24 سال همان روح دوباره ظاهر می شود تا به یک قاتل فراری کمک کند. کیم سه ها ، جونگ سه بیوک و سونگ او جین به دنبال این روح هستند…

داستان فیلم در ژاپن در اواخر دوره شوگونات و آغاز دوره میجی آغاز می شود و یک سامورایی سرگردان و یک چشم به نام ایزو (سیمو لیو) و یک اورک به نام رایدن (فرد مانکوسو) را دنبال می کند ، زیرا آنها برای آوردن یک فیلم تلاش می کنند.